درسگفتارهای واژگان قرآن، جلسهی ۷، دکتر روزبه توسرکانی، دانشگاه صنعتی شریف، سال ۱۳۹۰
تا الان در مورد واژگان منفی صحبت کردیم، واژگان منفی که به انسان مربوط میشود. در این جلسه هم واژگان منفی را ادامه میدهیم، همه واژههایی که در مورد آن صحبت کردم همانهایی بودند که در کتابایزوتسو هست. اگر یادتان باشد جلسه اول گفتم کاری که میخواهم بکنم با کاری که ایزوتسو میکند تفاوتهایی دارد که در مورد آن صحبت کردم، امیدارم در بحثها هم مشخص شده باشد که اشتراک زیادی با بحثهای ایزوتسو ندارد، مثلاً میخواهیم از واژگان انسانشناسی دربیاوریم. اگر این کتاب را نگاه کنید تقریباً در هیچ موردی من عیناً نظری که ایزوتسو میدهد را ندارم، در بحثهایی که شد گاهی حرفهای ایزوتسو را نقل کردم ولی حرفهایی که به نظر خودم درست است را هم گفتم.
درسگفتارهای واژگان قرآن، جلسهی ۶، دکتر روزبه توسرکانی، دانشگاه صنعتی شریف، سال ۱۳۹۰
۱- فجور (فاجر)
جلسه قبل مطابق روندی که در کتابایزوتسو هست که واژههای منفی و واژههایی که نزدیک به کفر هستند را در یک فصل بررسی کرده است از ضلالت شروع کردیم و بعد در مورد فسق صحبت کردیم. واژه بعدی که باید در مورد آن صحبت کنیم واژه فاجر است.
واژه فاجر به اندازه واژهای مانند کافر یا فاسق در قرآن نیامده است و اهمیت آن نسبت به آنها کمتر است. ولی یکی از واژههای مهم که در مورد افرادی که گناهکار هستند و ویژگیهای منفی دارند به کار برده میشود فجور و اسم فاجر است.
درسگفتارهای واژگان قرآن، جلسهی ۵، دکتر روزبه توسرکانی، دانشگاه صنعتی شریف، سال ۱۳۹۰
۱- مرور جلسات گذشته
انتهای جلسه چهارم وارد واژههای اطراف کفر شدیم که واژه مرکزی در صفات بدی که به انسان در قرآن نسبت داده میشود است، به نظر میآید از همه صفات بدی که در قرآن هست کلیتر است. از نکات مهم این بود که شرک از نوع اعتقاد است، اعتقادی که غیرتوحیدی باشد. وقتی آدم به جایی برسد که حقیقت را نبیند صفت او صفت کفر است. وارد اینکه مقدمات آن چیست و چگونه انسان به این حالت میرسد که از حقیقت دور میشود نشدیم.
درسگفتارهای واژگان قرآن، جلسهی ۴، دکتر روزبه توسرکانی، دانشگاه صنعتی شریف، سال ۱۳۹۰
۱- شرک و حبط اعمال
ابتدا میخواهم درباره چند موضوع که در آیههایی که درباره شرک هستند دیده میشود صحبت کنم و بعد به سراغ مفهوم کفر میرویم. نکتهای در مورد شرک در قرآن هست که چند بار روی آن تأکید میشود، کسی که شرک میورزد اعمالش به یک اصطلاح خاصی حبط میشود. مثل اینکه حبط شدن دلیت شدن اعمال فرد است و اثر مثبتی که باید بگذارد را نمیگذارد. ممکن است کارهای خوبی کرده باشد ولی به آن نتیجهای که باید برسد نمیرسد.
درسگفتارهای واژگان قرآن، جلسهی ۳، دکتر روزبه توسرکانی، دانشگاه صنعتی شریف، سال ۱۳۹۰
۱- مقدمه
مقدمهای در مورد بحثهای جلسات قبل بگویم. جلسه اول گفتم هدف من این است درکنار بحث واژهها سعی کنیم (نه با جزئیات زیاد ولی) در مورد یک مدل انسانشناسی که این مفاهیم در آن بهخوبی بگنجد و معنیدار شود صحبت کنیم. از سوالاتی که جلسه قبل پرسیدید و بحثهایی که شد من احساس میکنم بد نیست همینگونه که به تدریج جلو میرویم یک مقدار از این بحثها کنیم.
۲- کفر
در جلسات قبل به طور مشخص در مورد این صحبت کردیم کفر به عنوان یک مفهوم دینی در قرآن یک حالت درونی انسان را نشان میدهد.